
بنام اهورا که هرچه دارم از اوست
خوش حال باش
ولی بعدا افسوس میخوری که کاش
روزی میرسه که منم تلافی کنم
این کینه با اینکه نمیمونه تو دلم
من فراموشت کردم
این دلنوشته دوا نمیکنه دردم
فریاد یاورم در کنار بالاسری یعنی داورم :
تو سینه این دل من میخواد اتیش بگیره مونده سر دوراهی چه راهی پیش بگیره
یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه رگ خواب یار منو رقیبه من میدونه
وااااااااای دارم اتیش میگیرم دیگه از غصه و غم دلم میخواد بمیرم
واااااااااای اگه برگرده پیشم براش پروانه میشم ازش جدا نمیشمممممممممممم
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: (نامرد ),
